از دلایل روی آوردن بشر به هنر پرتره میتوان به میل جاودانگی، وسیلهای برای ارتباطات، جلب توجه، خودبیانگری و یا دیدن خود در آینه اشاره کرد. در پرترهها تعداد چهره، زاویه آن و چیدمان متفاوت است. زنان در ادوار مختلف تاریخ سرچشمهای الهامبخش برای خلق پرترههای نقاشان بنام بودهاند. در ادامه به معرفی سه اثر مشهور در این زمینه میپردازیم:
1-نقاشی پرترهی زن طلایی یا آدل بلوخ باوئر اول:
اثری از گوستاو کلیمت اثری از گوستاو کلیمت، نقاش اتریشی است که در فاصلهی سالهای 1903 تا 1907 خلق شده است. این پرتره زنی با چهره و اندامی ظریف را در پیراهنی باشکوه با تلالو رنگ طلایی نشان میدهد. زنی که چشمهای بیننده را به سوی خودش خیره میکند؛ چشمهایی که نقش آنها بر روی لباس آدل نیز نمایان است. این اثر بر روی بوم مربعشکل از جنس کرباس و به ابعاد 138 *138 سانتیمتر ترسیم شده است. کلیمت در ایجاد این پرترهی بینظیر از رنگ روغن، طلا و نقره استفاده کرده است. آدل بلوخ باوئر زنی از اعضای ثروتمند انجمن جامعهی وینی و از دوستان نزدیک کلیمت بود. این دوستی زمینهساز خلق پرترهی دوگانه آدل بلوخ باوئر اول و دوم و پرترهی جودیت اول و دوم شد. همسر آدل، فردیناند به آثار کلمیت علاقهی وافری داشت و تعدادی از آثار او از جمله پرتره بلوخ باوئر اول را خریداری کرد. این اثر در جریان جنگ جهانی دوم و غارتگری نازیسم در میان دیگر اموال خاندان بلوخ باوئر به سرقت رفت و در تالار کاخ بلودر به معرض نمایش گذاشته شد. پس از سالها، ماریا آلتمن خواهرزادهی آدل در سال 2000 برای استرداد آثار هنری تلاش کرد و در نهایت در سال 2006 مالکیت این آثار به او تعلق گرفت. آلتمن تابلوی آدل بلوخ باوئر اول را به قیمت 135 میلیون دلار به گالری نئو در نیویورک فروخت تا یک رکورد تازه در زمینهی آثار هنری در آن زمان به وجود آید. دربارهی سرگذشت این اثر، کتابها و مقالات بسیاری به رشتهی تحریر درآمده است.
2- دختری با گوشوارهی مروارید: اثر برجستهی یوهانس فرمیر، نقاش هلندی است، که نمایندهی دوران طلایی هنر در هلند قرن هفدهم میلادی است. این اثر در موزهی مائریتشویس در شهر لاهه هلند نگهداری میشود. در این اثر دختری با چهرهی رنگپریده از پس شانه به روبهرو نگاه میکند. ابروهای کمرنگ، چشمان پرفروغ، گوشوارهی مروارید و سربند پارچهای که به طور خاصی به دور سرش پیچیده شده در پسزمینهی تیرهی تابلو، نظر بیننده را به خود جلب میکند. فرمیر این اثر را با تکنیک تمپرا روی چوب زبان گنجشک و در ابعاد 44.5*39 سانتیمتر در فاصلهی سالهای 1665 تا 1675 میلادی ترسیم کرده است. از این اثر تحت عنوان مونالیزای هلندی نیز یاد میشود. دربارهی نسبت این دختر با نقاش اثر گمانهایی میرود. در جایی گفته شده او دختر بزرگ نقاش یعنی ماریا فرمیر است. بعضی دیگر معتقدند دختر یکی از دوستان فرمیر بوده است. عدهای نیز ابراز کردهاند این دختر پیشخدمت خانهی فرمیر بوده است. تابلوی دختری با گوشوارهی مروارید تاثیر بسیاری برآثار نقاشی، تالیفات و سینما در دوران پس از خودش گذاشته است. با الهام از این اثر در سال 2003 فیلمی به کارگردانی پیتر وبر ساخته شد. در این فیلم اسکارلت جوهانسون، نقش خدمتکار جوان منزل نقاش را ایفا کرد. فیلنامهی این اثر از رمانی به همین نام نوشتهی تریسی شوالیه اقتباس شده است.
3- مونالیزا یا لبخند ژکوند: اثر لئوناردو داوینچی
بیشک مهمترین و مشهورترین پرترهی جهان است. این اثر از جاذبههای اصلی موزهی لوور پاریس محسوب میشود که سرنوشت عجیبش بیتاثیر در شهرت آن نبوده است. داوینچی این تابلو را با تکنیک رنگ روغن روی چوب به ابعاد 77 *53 سانتیمتر در فاصلهی سالهای 1503 تا 1506 میلادی ترسیم کرده است. تابلوی مونالیزا در طول تاریخ چندین بار به سرقت رفته و با اینکه حدود پنج قرن از زمان خلق آن میگذرد، خوشبختانه آسیب چندانی ندیده است. داوینچی این اثر را به سفارش یکی از اشراف شهر فلورانس که از او خواسته بود پرترهی همسر سوم خود لیزا آنتونیو ماریا (یا لیزا دل ژوکوندو) را برای او نقاشی کند، آغاز کرد. او حدود چهار سال بر این اثر کار کرد اما طبق عادت معمولش که نقاشی را ناتمام رها میکرد، دست از کار کشید. بعدها پس از اتمام کار، آن را نفروخت و فلورانس را ترک کرد. داوینچی پس از ورود به فرانسه تابلوی مونالیزا را به پادشاه وقت فرانسه فروخت. بعدها این اثر پس از انقلاب فرانسه در موزهی لوور منزل گزید. در بین آثار نقاشی جهان، تابلوی مونالیزا بیشترین حجم انتشار تالیفات، داستان و روایت، مستندسازی و فیلم را به خود اختصاص داده است. این آثار در پی کشف راز لبخند و نگاه رمزآلود مونالیزا هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.