لئوناردو داوینچی را شاید بتوان به عنوان برترین شخصیت تاریخی تمامی ادوار با اعتبار در زمینه هنر و خلاقیت دانست.

مردی که رهبری رنانس ایتالیا را یدک میکشد. وی علاوه بر دانش در زمینه هنر و نقاشی در بقیه زمینه ها نیز ید طولایی داشت و شاید به اصطلاح بتوان به او بحر العلوم زمانه خود لقب داد. او با مهندسی در نقاشی های شگفت انگیز خود خالق آثاری ابدی همچون شام آخر و مونالیز گردید.

داوینچی طراح اولین هواپیما و لباس غواصی و زیردریایی جنگی است و همچنین مخترع و طراح ساعتی که بعدها به ساعت داوینچی معروف شده است بود. چشم انداز وی از جهان هستی اساسا بصورت منطقی است و نه اسرار آمیز و باید گفت روشهای ابداعی او در زمان خودش غیر معمول بود.

گرچه برای بازگوی زندگی او و حقایق ناگفته چندین جلد کتاب شاید نیاز به نگارش باشد اما خالی از لطف نیست تا در اینجا برخی از ناگفته ها درباره او را بخوانید:

1- داوینچی اسم خانوادگی لئوناردو نبود!

مرسوم است در فرهنگ مدرن آمریکایی که فرد را با نام خانوادگی صدا میزنند، اما این موضوع همیشگی نیست. بسیاری از مشاهیر هم عصر وی را با نام کوچک میشناسیم میتوان از این عده به دانته ، میکل آنژ و گالیله اشاره کنیم. اما گویا تاریخ دانان با لئوناردو دی سر داوینچی داشته اند. شاید شما هم فکر کنید داوینچی نام خانوادگی وی بوده است اما این عبارت در زبان ایتالیایی به معنای “اهل وینچی” است و به همین دلیل است که در بسیاری از محافل علمی و موزه ها از او با نام لئوناردو یاد میشود.

2-لئوناردو داوینچی تشریح کننده جنازه ها بوده است

بدلیل علاقه لئوناردو به آناتومی بدن انسان مطالعات او در مورد اجزا انسان بسیار بوده است . هیچ گاه برای لئوناردو داوینچی مانعی بین هنر و علم وجود نداشت . در دهه 1480 ،علاقه وی به سیستم ماهیچه و رباط بدن انسان باعث گردید تا وی چندین مرتبه به تشریح و تکه تکه کردن بدن انسانها و حیوانات بپردازد. گفته می شود تصویر سازی او از سیستم قلب و رگ و اعضای داخلی بدن به نوع خود اولین موارد ثبت شده می باشد.

3- لئوناردو داوینچی هیچاه موفق به تمام کردن تابلو مونالیزا نشد

داوینچی هنرمندی با حوصله بسیار برای اتمام کارهایش بود و همین امر باعث شد بسیاری از آثار وی نیمه کاره رها شود و یا هیچ گاه به پایان نرسد. از جمله این آثار میتوان به تابلو مشهور مونالیزا پرداخت. لئوناردو داوینچی زمانی که در سال 1519 در گذشت به نظر می رسید این نقاشی و برخی دیگر از آثار او نام تمام ماند و دوست نزدیک او به نام سالای به تکمیل این آثار پرداخت. برخی از تاریخ دانان بر این باورند که بیماری که باعث فلچ سمت راست بدن وی شد باعث شد تا این آثار بصورت نیمه کاره رها شوند.

4- داوینچی فعال حقوق حیوانات بوده است

جالب است بدانید لئوناردو داوینچی یکی از اولین فعالان مدافع حقوق حیوانات بوده است. عشق و احترام لئوناردو داوینچی به حیوانات و موجودات زنده تا این حد برای او اهمیت داشت که حتی گفته می شود او پرندگان زندانی شده را میخرید و آزاد میکرد و از خوردن گوشت قرمز خودداری مینمود.

5- هنرمندی که به برعکس نوشتن علاقه داشت!

یکی از موارد عجیبی که در مورد داوینچی وجود دارد برعکس نوشتن اطلاعات و نوشته ها وی است. به طوری که معمول است نوشته برعکس فقط در آینه خوانده می شود اما در زمان وی این امر یک عادت خاص و غریب از این نابغه بوده است. گفته می شود این کار به دلیل در امان ماندن نسخه ها و نوشته های وی از گزند زمان و انسانها بود است، امری که به واقع به مرور زمان ثابت شد. جالب است که بدانید گرچه داوینچی با هر دو دست به فعالیت مشغول بوده است اما نوشته های او اکثرا به همین دلیل با دست چپ بوده.

6- بزرگترین پروژه داوینچی با عنوان “اسب لئوناردو” نابود شد

همانطور که از قبل گفته شده داوینچی برای آثار هنری حوصله زیادی صرف می کرد و گاه برخی از این آثار سال ها به طور می انجامید. البته این موضوع به این دلیل نبود که وی یک کار هنری را خرج بیهودگی زمان و وقت میکرد بلکه دقت وی در انجام این امر باعث می شد تا اثری فوق العاده به جا بماند. برای مثال نقاشی “شام آخر” سه سال از وقت او را گرفت. اما یک پیشنهاد کاری از دوک میلان باعث شد تا بزرگترین و مهم ترین پروژه زندگی داوینچی رقم بخورد .یک مجسمه 20 فوتی از پدر دوک بر روی اسب که البته به مرور پدر دوک از پروژه حذف شد. لئوناردو نزدیک به 17 سال از عمرش را صرف تهیه مدل و طراحی برای این مجسمه کرد اما قبل از اینکه او بتواند این پروژه را به اتمام برساند در سال 1499 نیروهای نیروهای فرانسوی به میلان یورش بردند و این مجسمه گلی را نابود کردند.

7-  اختلاف بین داوینچی و میکل آنژ

لئوناردو داوینچی و میکل آنژ در یک عصر از زندگی در کشور ایتالیا می زیستند ، اما آنچه مشخص است رابطه خوبی با یکدیگرند نداشتند. تاریخ نویسان این دو را رقبای هنری مینامند که به دلیل روش های کاری یکدیگر از سوی دیگر به نقد پرداخته میشدند. میکل آنژ بدلیل عدم توانایی داوینچی در اتمام پروژه هایش و بخصوص آن اسب معروف لئوناردو را سرزنش میکرد و لئوناردو نیز میکل آنژ را به خاطر ساختارهای اگزجره اش از بدن انسان در مجسمه سازی نقد و سرزنش می نمود.

مرجع: گالری آرتمیز